بخشی از "من"، منطقِ بسیار قدرتمندی است که گاهی به شدت عصبانی ام می کند و حتی رنجم می دهد! دقیقا آن جا که احساساتم در غلیان است و فوران می کند ظاهر می شود و چنان مقتدرانه، او را به زانو در می آورد که حتی فرصت نمی کنم دستِ احساساتِ نازنینم را بگیرم و بلندش کنم! بعد از آن که خوب چلانده مان، و مطمئن شد ناکار شده ایم با غرور و اطمینانِ محض، می رود پی کارش! اما سایه ی او چنان سنگین است که احساساتِ عزیزم حتی نمی تواند به توطئه ای دوباره برای گریز از قدرتِ مسلطِ او بیندیشد!
برچسب : نویسنده : neveshtanbarayenejat بازدید : 77